پراکندههایی از اشعار پروانهای:
۱
پروانهی احساسِ من، پروا ندارد؛
از سوختن، در راهِ شمعِ عشقِ محبوب!
پیوسته آمادهست دل، ازبهرِ سوزش؛
با سوختن، حالِ درونم، میشود خوب!
زهرا حکیمی بافقی، برشی از یک چهارپاره
***
۲
پروانه از سوختن،
پروا ندارد؛
راز سوختن را میداند؛
تکامل را،
در سوختن میشناسد؛
ای کاش،
وجودمان در عشق،
پروانهای باشد بیتاب؛
نه چون پری، بیجان؛
که به اندک بادی،
ازجای میرود،
به شتاب!️
زهراحکیمی بافقی، کتاب صدای پای احساس
***
۳
به نامت ثبت شد، پروانهی دل؛
برایت مست شد، دیوانهی دل؛
گذر کردی، از احساس و، چه ساده،
زِ پایه، سست شد، گلخانهی دل!
زهرا حکیمی بافقی (الف_ احساس)
***
۴
خوشا مهر و، خوشا رفتن، به سوی دل؛
خوشا دیوانگیهای دلِ عاشق!
به هنگامِ بهارانِ گلِ احساس،
خوشا پروانگیهای دلِ عاشق!
زهرا حکیمی بافقی (برشی از یک چهارپاره)
درباره این سایت